کد مطلب:50503 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:148

لزوم توجه به تدرج و تمکن در تربیت











اختلاف استعدادها، ظرفیتها، نیازها، روحیه ها، خواستها، سلیقه ها كه معلول اختلاف طبایع و تاثیرات گوناگون محیطی و جغرافیایی و فرهنگی و اعتقادی و اقتصادی و اجتماعی است، مایه ی بقا و دوام و رشد جوامع انسانی است و اگر این اختلافها نمی بود، بشر قادر به زندگی و تكامل نبود،[1] به بیان امیرمومنان علی (ع):

«لا یزال الناس بخیر ما تفاوتوا فاذا استووا هلكوا.»[2] .

خیر مردم در تفاوت آنها (در استعدادها) است و اگر همه (در استعداد) مساوی باشند، هلاك شوند.

بنابراین هر حركت تربیتی باید با توجه به این اختلاف استعدادها و نیازها صورت گیرد تا فعل تربیتی به نتیجه ی مطلوب برسد و اگر تدریجی بودن تربیت و رعایت توانایی و قدرت افراد در امر تربیت آسیب ببیند، آسیبهای جدی به ساختار تربیتی فرد و جامعه وارد

[صفحه 228]

می شود. این امر در همه ی امور باید مورد توجه قرار گیرد تا نتیجه ی درست حاصل شود. امیرمومنان علی (ع) در عهدنامه ی مالك اشتر، به مالك چنین آموزش داده است:

«ایاك و العجله بالامور قبل اوانها، او التساقط فیها عند امكانها، او اللجاجه فیها اذا تنكرت، او الوهن عنها اذا استوضحت، فضع كل امر موضعه و اوقع كل عمل موقعه.»[3] .

بپرهیز از شتابزدگی در كارهایی كه وقت انجام دادنشان نرسیده است و از اهمالگری در كارهایی كه وقت انجام دادنشان فرارسیده است و از لجاجت كردن در اموری كه مبهم است و از سستی نمودن در كارها، آن هنگام كه راه عمل روشن شده است. پس هر دو چیز را در جای آن بدار و هر كاری را به هنگام آن بگزار.

امام علی (ع) خود تدرج و تمكن را در تربیت فرد و جامعه پاس می داشت و در همه ی اقدامات خویش ظرفیتها و كششها و امكانات را ملاحظه می نمود. پس از رحلت پیامبر اكرم (ص) و ماجرای سقیفه، چون عباس و ابوسفیان نزد امام (ع) آمدند تا با وی به خلافت بیعت كنند، فرمود:

«ایها الناس، شقوا امواج الفتن بسفن النجاه و عرجوا عن طریق المنافره، وضعوا تیجان المفاخره. افلح من نهض بجناح، او استسلم فاراح. هذا ماء آجن و لقمه یغص بها آكلها. و مجتنی الثمره لغیر وقت ایناعها كالزارع بغیر ارضه. »[4] .

ای مردم! از گردابهای بلا با كشتیهای نجات برون شوید! و به تبار خویش منازید و از راه بزرگی فروختن به یك سو روید! كه هر كه با یاوری برخاست روی رستگاری بیند و گرنه گردن نهد و آسوده نشیند كه- خلافت بدین سان همچون- آبی بدمزه و نادلپذیر است و لقمه ای گلوگیر و آن كه میوه را نارسیده چیند، همچون كشاورزی است كه زمین دیگری را برای كشت گزیند.

اگر در تربیت نیازها و خواستها و ظرفیتها ملاحظه نشود و زمان مناسب برای هر عمل تربیتی مورد توجه قرار نگیرد، بی گمان برنامه ها و اقدامات تربیتی نتیجه ای جز تباهی در پی نخواهد داشت.

[صفحه 229]


صفحه 228، 229.








    1. ن. ك: تفسیر المیزان، ج 11، ص 60.
    2. ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه القمی (الصدوق)، الامالی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1400 ق. ص 362، بحارالانوار، ج 77، ص 383.
    3. نهج البلاغه، نامه ی 53.
    4. همان، خطبه ی 5.